بشر در طول سالیان متمادی کارکردهای مختلفی از پوشش گرفته تا خودنمایی را به عهده داشته است و به دلیل مسائل مختلف اجتماعی، زنان همواره در این امر پیشرو بوده اند. این بدان معنا نیست که وضعیت آنها ساده تر یا راحت تر از وضعیت انسان بوده است.
ذکر این نکته حائز اهمیت است که در طول تاریخ، جامعه تلاش کرده است که زنان را به یک شیء در خور تحسین و آراستن تنزل دهد، به خدمتکاری که باید به تعهدات خود عمل کند و لبخند بر لب داشته باشد.
لباس مجلسی در پاساژ شانزه لیزه به خاطر راحتیاش برجسته نبوده، بلکه بهخاطر تزئینات و شکلهایش که هدفی صرفاً سطحی داشتند، برجسته شدهاند.
اما اندکی پس از دوره معروف به Belle Èpoque که در آغاز قرن بیستم به پایان رسید، انقلابی رخ داد که به دنبال آن بود که به زنان این آزادی را بدهد که برای خودشان لباس بپوشند، نه برای مردان.
این تغییر زیبایی شناختی ارتباط نزدیکی با مبارزه برای حقوق زنان و به رسمیت شناختن آنها به عنوان موجوداتی برابر با مردان در برابر قانون داشت.
جستجو برای مشارکت آنها در رای دادن و در دنیای کار نیاز به لباس راحت تر را به همراه داشت. برای استفاده (برخی از لباس های قدیمی برای پوشیدن آنها به کمک چند نفر نیاز داشت) و با شخصیتی کاربردی.
اول از همه، دامن تقریباً پنجاه درصد کوتاه شد و پاها را تا زانو پوشاند.
علاوه بر این، به لطف کار کوکو شانل (یک خیاط بینا با اصل فرانسوی) کت و شلوارهای دو تکه در دهه 1930 ظاهر شد. همچنین ابعاد و طرح های لباس زیر که با این واقعیت اجتماعی جدید تطبیق داده شده بسیار مهم است.
تنها در چند دهه، این لباس از یک لباس زنانه ابدی به لباسی معمولی برای مهمانی ها و جلسات تبدیل شد. امروز باید تأیید کرد که میلیون ها زن وجود دارند که هرگز لباس نپوشیده اند و هرگز نپوشند، چه به دلایل سلیقه ای و چه به دلایل ایدئولوژیکی.